لندو نوریس پس از سالها صعود، شکست و بلوغ، سرانجام عصر تازهای برای مکلارن رقم زد و قهرمانی را به ووکینگ بازگرداند.
به گزارش هفتورزشی، «ما در حال ورود به دوران لندو نوریس هستیم.» زَک براون این را سال گذشته با قاطعیت میگفت؛ راست هم میگفت، زیرا از نخستین کسانی بود که روی استعداد این جوان بریتانیایی شرط بست. آشنایی آن دو به سال ۲۰۱۶ بازمیگردد؛ زمانی که نوریسِ متولد ۱۹۹۹ برندهٔ جایزهٔ Autosport BRDC Award شد؛ یکی از معتبرترین جوایز اهداشده به استعدادهای نوخاستهٔ بریتانیا. اندکی بعد نیز دعوت مکلارن از راه رسید تا او به خانوادهٔ ووکینگ بپیوندد.
هنوز برای آنکه بگوییم لندو عصری تازه در فرمول یک رقم خواهد زد زود است، اما یک چیز قطعی است: او عنوان قهرمانی رانندگان را دوباره به مکلارن بازگرداند؛ عنوانی که آخرینبار لوئیس همیلتون در ۲۰۰۸ ـ همان سالی که نوریس نخستین گامها را روی کارت برداشت ـ برای تیم به ارمغان آورده بود.
فراتر از پیست
پدرش، آدام نوریس، پس از فروش شرکت مشاورهٔ بازنشستگیاش و کسب ثروتی نزدیک به ۲۵۰ میلیون دلار، در ۳۶ سالگی کار را کنار گذاشت. عشق به دنیای موتوراسپرت را نیز او در وجود لندو کاشت. نوریس کوچک مدتی سوارکاری هم آموخت، اما با لبخند میگوید: «از آن متنفر بودم.»
او از کودکی شیفتهٔ بازیهای ویدیویی بود و بارها در پلتفرم توییچ لحظههایی از زندگیاش را با هواداران به اشتراک گذاشت؛ گاه در کنار رانندگانی چون کارلوس ساینز. بعدها «کوآدرِنت» را بنیان گذاشت؛ گروهی فعال در دنیای eSports. کلکسیون خودروهایش خیرهکننده است: از لامبورگینی «میورا P400» که آن را «زیباترین خودروی تاریخ» میخواند، تا فراری F40 که یکی از دوستانش در خیابانهای موناکو با آن سانحه دید. اما آنکس که دل قهرمان جهان را ربود، مارگاریدا کورسیرو، مدل و بازیگر پرتغالی بود که در ابوظبی نیز در کنار او دیده شد.
نوریس از همان ابتدا نشان داد که استعدادی کمنظیر است. سال ۲۰۱۰ در رقابت Super 1 Nationale Comer Cadet سوم شد و تنها چهار سال بعد، در ۱۴ سالگی، جوانترین قهرمان تاریخ کارتینگ جهان شد و رکورد همیلتون را شکست.
او در ردههای پایه بارها قهرمانی را لمس کرد و بدین ترتیب صندلی فرمول ۲ تیم کارلین را بهدست آورد. در نخستین مسابقه در بحرین پیروز شد، اما در پایان فصل نتوانست بر هممیهنش جورج راسل غلبه کند.
نوریس در ۲۰۱۷ نخستینبار پشت فرمان یک خودروی فرمول یک نشست و در تستهای مجارستان، دومین زمان سریع روز را پس از سباستین فتل ثبت کرد. سال بعد نیز در تمرینات گرندپری بلژیک شرکت کرد و در نهایت بهعنوان رانندهٔ اصلی فصل بعد، جانشین اشتوفل وندورن شد:
«این لحظهای استثنایی است؛ لحظهای که فقط میتوانستم امیدوار باشم روزی به حقیقت بپیوندد.»
رشد و بلوغ
بُتِ دوران نوجوانی نوریس کسی نبود جز والنتینو روسی. لندو نیز همچون او نخستین گامهایش را روی دو چرخ برداشت و سپس به کارتینگ روی آورد. برای نخستین فصل فرمول یک حتی میخواست شمارهٔ ۴۶ روسی را برگزیند، اما در نهایت ۴ را برگزید تا «کپیکار» به نظر نرسد. دوستی میان آن دو از گرندپری بریتانیا ۲۰۱۹ آغاز شد و از آن پس همیشه با احترام و تحسین از یکدیگر یاد کردهاند.
برای نوریس، رسیدن به فرمول یک تحقق یک رؤیای بزرگ بود، اما شروع کار آسان نبود. بزرگترین ترسش شکستخوردن بود؛ ترس از اینکه «به اندازهٔ کافی خوب نباشد»، زیرا هیچ برنامهٔ جایگزینی نداشت. خودش میگوید: «بیشتر وقتها احساس افسردگی میکردم. و تازه شبکههای اجتماعی هم هستند؛ اگر بلد نباشی با آنها کنار بیایی، میتوانند واقعاً به تو آسیب بزنند.» با کمک متخصصان سلامت روان، آموخت چگونه فشارها و انتظارات را تاب بیاورد. امروز او جوانی است متفاوت با آنچه در ابتدای راه بود: پختهتر، آرامتر و مطمئنتر از خود.
نخستینها
در پنج فصل گذشته، نوریس همیشه همتیمیهایش را شکست داده و سرعت کمنظیر خود را نشان داده است؛ با اینهمه، در لحظات حساس گاهی دچار لغزش شده.
فرصت نخستین پیروزیاش در فرمول یک را در ۲۰۲۱ از دست داد؛ یکبار در مونزا که به دست همتیمیاش ریکاردو مغلوب شد، بار دیگر در سوچی بهدلیل اشتباه استراتژیک.
در نهایت شش سال پس از اولین حضورش، در گرندپری ميامي ۲۰۲۴ به نخستین پیروزی رسید. شاید آن فصل، فصل نخستین قهرمانیاش نیز میبود، با توجه به قدرت مکلارن؛ اما برای نوریس هیچچیز هرگز آسان و سریع رقم نمیخورد. او مجبور بود باز هم رشد کند، زیر بار موجی از انتقادها ـ گاه بیرحمانه ـ که بیشتر به خاطر شروعهای ضعیف و درگیریهای چرخبهچرخ به او وارد میشد. حتی کسانی بودند که او را شایستهٔ قهرمانی نمیدانستند.
اما در حساسترین مقطع فصل، نوریس بینقص بود؛ هوشمندانه راند و پخته عمل کرد.
بخت هم چندان یاورش نبود: بدون آن دیکیو در لاسوگاس یا مشکل فنی در هلند، شاید سرنوشت قهرمانی خیلی زودتر مشخص میشد و به ابوظبی نمیکشید.
او برای این موفقیت جنگید و همین سختی راه، مزهٔ قهرمانی را برایش بهغایت شیرین کرد. نخستین تیمریدوِ او بهعنوان قهرمان جهان چنین بود:
«نه… گریه نمیکنم! (در حالی که اشک میریخت، شوخی کرد) مامان، دوستت دارم. بابا، دوستت دارم. ممنونم بچهها.»
بدون دیدگاه