منو

دسته‌بندی‌ها
×
شناسه خبر: 65123
۲۷ آذر ۱۴۰۴ - ساعت: ۱۱:۲۰

«اینجا بهشت است»؛ اینزاگی، آرام در ریاض، نزدیک به اینتر

«اینجا بهشت است»؛ اینزاگی، آرام در ریاض، نزدیک به اینتر

اینزاگی از «بهشت» ریاض می‌گوید و در آستانه دیداری دوباره، دست آشتی به‌سوی اینتر دراز می‌کند.

به گزارش هفت ورزشی، سیمونه اینزاگی پس از ماه‌ها فاصله گرفتن از اینتر، حالا با پیامی آرام و آشتی‌جویانه خواهان دیدار با مدیران نراتزوری شده است. سرمربی الهلال که از زندگی تازه‌اش در ریاض رضایت دارد، می‌گوید «حالم عالی است»، اما گذشته هنوز به او نزدیک است.

گزارش گاتزتا در این خصوص را می خوانید:

اینزاگی، زندگی تازه: «خیلی حالم خوب است» و دیداری دوباره با اینتر
سرمربی پیامی آشتی‌جویانه برای مدیران نراتزوری فرستاده تا پس از ماه‌ها با هم دیدار کنند

سیمونه اینزاگی فهمیده که حتی «بهشت» هم می‌تواند «میزی لق» داشته باشد؛ با همان تعبیر رُم‌گونه‌ای که آموخته آن را از آنِ خود کند و تا ریاض هم با خود آورده است. شهری که در آن باید هر روز با ترافیکی فرساینده دست‌وپنجه نرم کرد؛ انبوه خودروها و بوق‌ها که هر کسی را در خود می‌پیچد، از گران‌ترین مربی جهان گرفته تا پدر یک خانواده معمولی.

او و اینتر

غروب سرخ، هفته‌ای عجیب را رقم می‌زند؛ هفته‌ای که در آن عشقی قدیمی به ریاض می‌آید تا بر شانه‌های مربی‌ای دست بگذارد که پس از شکست ۵–۰ در فینال لیگ قهرمانان، شهری را که عمیقاً دوستش داشت ترک کرده بود. اینزاگی و اینتر، این روزها حدود بیست کیلومتر از هم فاصله دارند.

خواست سیمونه—که دیروز شخصاً با مدیران نراتزوری تماس گرفت—این است که به دوستان قدیمی سلامی بدهد. مدت‌ها بود ارتباطی میانشان نبود. این حرکت آشتی‌جویانه با هدف رسیدن به توافقی نهایی انجام شده است. آن‌طور که به بیرون درز کرده، دیدار انجام خواهد شد، هرچند نه در هتل اینتر. نراتزوری‌ها در «فور سیزنز»، داخل «کینگدام سنتر» اقامت دارند. قرار بود الهلال روز ۱۹، هم‌زمان با بولونیا–اینتر، بازی کند، اما این سفر به تعویق افتاده است. شرایط مهیاست.

مرکز تمرینی الهلال در جنوب‌غربی شهر قرار دارد؛ در دل محله‌ای مسکونی که با فرارسیدن شب، میان مسیرهای شنی و نیمه‌تاریک—که تنها نور زمین‌ها روشن‌شان می‌کند—گروه‌هایی از نوجوانان دیده می‌شوند که فوتبال بازی می‌کنند. عده‌ای دیگر، بعضی با توپ و بعضی با گوشی هوشمند، اطراف مرکز پرسه می‌زنند تا با ستاره‌ها سلفی بگیرند: تئو، کانسلو، میلینکوویچ، روبن نِوس، مالکم.

اینزاگی شش ماه است که اینجا تمرین می‌دهد و یاد گرفته آن را «بهشت» بنامد؛ واژه‌ای جادویی که با آن دنیای سعودی‌اش را توصیف می‌کند: کلاس‌های زبان انگلیسی، رتبه دوم لیگ و صدرنشینی در لیگ قهرمانان آسیا.

«۱۳ بازی پیاپی را برده‌ام، یعنی رها نمی‌کنم…» این را در راه خروج از مجموعه، پس از بازی دوستانه دیروز مقابل «نئومِ» کریستوف گالتیه می‌گوید. تیم شهری که هنوز باید ساخته شود.
«اینجا بهشت است، حالم عالی است. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد برود.»

به‌خصوص که الهلال در آستانه افتتاح مرکز تمرینی جدیدش است؛ ساخته‌شده در دانشگاه پرنسس نورا، نزدیک فرودگاه و در شمال شهر. ستاد مرکزی این «عدنِ» سفید و آبی شامل دو زمین تمرین، سالن بدنسازی، مرکز فیتنس، مرکز پزشکی و امکانات دیگر خواهد بود. مرکز فعلی سه ورزشگاه کوچک دارد که تیم‌های پایه هم در آن تمرین می‌کنند. وقتی اطرافش قدم می‌زنی، به ده‌ها نوجوان پانزده‌ساله برمی‌خوری که تنها چند قدم با بزرگان فاصله دارند. اگر بپرسی دفتر اینزاگی کجاست، بی‌درنگ راه را نشانت می‌دهند.

افرادی که اطراف الهلال‌اند—روابط‌عمومی و دیگر کارکنان—کمی ایتالیایی حرف می‌زنند و با احترام از تو استقبال می‌کنند. کسانی که هر روز سیمونه را می‌بینند، او را آرام و رها از فشارهای فوتبال ایتالیا توصیف می‌کنند. اینجا دشمن، علاوه بر ترافیک، «X» است؛ توییتر سابق، جایی برای تخلیه خشم که می‌گویند گاهی مستقیم نشانه‌ات می‌گیرد.

سیمونه و کادرش در یک «مجموعه» زندگی می‌کنند؛ حدود یک ساعت تا مرکز تمرینی، بسته به ترافیک. واحه‌ای مسکونی که همه‌چیز دارد: سوپرمارکت، باشگاه، استخر و هتل؛ ساخته شده تا تقریباً همه‌چیز در دسترس باشد. بعضی اعضای کادر خانواده‌هایشان را آورده‌اند—از جمله خود اینزاگی—و بعضی نه.

کادر فنی همان همیشگی است: دستیارش ماسیمیلیانو فاریس، دست راستش فابیو ریپرت—سرِ بدنسازان—، فِروچو چِراسارو، آنالیزور مسابقه انریکو آلاونا، جانلوکا زاپالا، ریکاردو روکّینی، کلودیو اسپیتچاریلو و سباستیانو سیویلیا که تابستان اضافه شده است. او و اینزاگی در سال ۲۰۰۹ با لاتزیو قهرمان جام حذفی و سوپرجام شدند. دیروز هم، پس از بررسی داده‌ها، آخرین نفراتی بودند که مرکز را ترک کردند.

الهلال ۲۲ دسامبر در امارات مقابل الشارجه بازی می‌کند. در لیگ، دوم است؛ پشت سر النصرِ رونالدو که ژانویه باید مقابلش قرار بگیرد. باشگاه برای بردهای خاص—و نه فقط آن‌ها—پاداش‌هایی در نظر گرفته است. انتظارات بالاست، اما اینزاگی، جدا از ۲۵ میلیون یورو خالص در سال، شاید از نقش اطلس و حمل دائمی بارها خسته شده بود.

دیروز، پس از زیگزاگ در ترافیک، دنیای اینتر نزدیک خانه‌اش آرام گرفت. شاید فرصتی باشد برای سلامی محترمانه و زنده شدن دوباره این جمله کلاسیک:

«چقدر همدیگر را دوست داشتیم.»

📢 مهم‌ترین اخبار


اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

نگاه ورزشی | سارا دختر برازنده کاراته