نبرد امشب النصر و الاتحاد تنها روی زمین بازی نیست، ژسوس و کونسیسائو ۳۰ سال دشمنی شخصی و ایدئولوژیک خود را در لیگ سعودی ادامه میدهند.
به گزارش هفتورزشی، در حالیکه النصر امشب به مصاف الاتحاد میرود، توجهها تنها به کریستیانو رونالدو و کریم بنزما معطوف نخواهد شد، بلکه نگاهها به خطوط جانبی دوخته میشود، جایی که دو تن از سرسختترین دشمنان دنیای مربیگری، ژرژ ژسوس و سِرجیو کونسیسائو، قرار دارند.
این نبرد تنها یک رقابت تاکتیکی نیست، بلکه فصل تازهای از جنگ شخصی است که از ۳۰ سال پیش شعلهور شده و از زمینهای فوتبال پرتغال به عربستان منتقل شده است. جنگی پر از اتهامات دروغ، نبردهای خودخواهانه و بدهیهای قدیمی که زمان تصفیه آن فرا رسیده است.
ریشه دشمنی عجیب

۱. دروغ مرموز (جرقه دشمنی)
اختلاف تنها یک رقابت عادی نیست، بلکه به بنبست رسیده است. طبق گزارشهای رسانهای از خبرنگار پرتغالی مارکوس آلویش، رابطه بین ژسوس و کونسیسائو کاملاً قطع شده است. خطرناکتر اینکه ژسوس (مربی النصر) به صورت خصوصی کونسیسائو (مربی الاتحاد) را دروغگو خطاب میکند. علت دقیق این دروغ مشخص نیست و رسانههای پرتغالی تنها این اتهام را تأیید کردهاند، بدون آنکه دلیل آن را فاش کنند؛ امری که بر دامنه دشمنی افزوده و آن را از رقابت صرف به یک مسئله شرافتی تبدیل کرده است.
۲. نبرد استاد و شاگرد (هوس بزرگی و مشاوره)
دشمنی تنها مربوط به یک دروغ نیست، بلکه یک تقابل واضح «من کی بزرگتر است» است. این تضاد در یک مشاجره معروف در پرتغال آشکار شد:
کونسیسائو به ژسوس گفت: تو توهم خودبزرگبینی داری
و پاسخ ژسوس بود: فراموش نکن که برای گرفتن مشاوره با من تماس میگیری!
ژسوس خود را استاد میداند و کونسیسائو را شاگردی سرکش. در مقابل، کونسیسائو ژسوس را خودبزرگبین میداند که میخواهد تصویرش به عنوان فیلسوف را تخریب کند.
۳. ریشهها در ۱۹۹۵ (آغاز عقده)
چرا ژسوس خود را استاد میداند؟ زیرا دشمنی از آغاز دوران حرفهای شروع شد، نه تنها در مسابقات بنفیکا و پورتو، بلکه دقیقاً در ۱۹۹۵. در آن زمان، ژسوس مربی جوانی بود و کونسیسائو بازیکن ۲۰ سالهای بود که زیر نظر او بازی میکرد. از آن زمان عقده شکل گرفت؛ کونسیسائو با شخصیت تند و ژسوس با سختگیری مربیانه. به نظر میرسد «شاگرد» هرگز نحوه برخورد «استاد» را فراموش نکرده است.
۴. تصفیه بدهیها (انتقام عددی)
دیدار امشب تنها یک مسابقه نیست، بلکه فرصتی برای کونسیسائو است تا «بدهیها را صاف کند». آمار نشان میدهد ژسوس هنوز در مصافهای مستقیم برتری دارد:
۱۹ دیدار قبلی: ژسوس ۸ برد، کونسیسائو ۶ برد، ۵ تساوی
کونسیسائو که برخی او را ژسوس جلاد لقب دادهاند، با هدف جبران این اختلاف عددی وارد لیگ سعودی میشود تا نشان دهد در میدان جدید، بر استاد فرضی خود پیروز شده است.
۵. اختلاف ایدئولوژیک: فیلسوف در برابر جنگجو
فراتر از اعداد و شخصیتها، این دو مربی یک تقابل ایدئولوژیک خالص را نمایندگی میکنند. ژرژ ژسوس فیلسوف است. طرفدار نظم، ساختار و کنترل تاکتیکی پیچیده. تیمش باید مانند یک ماشین عمل کند و با برتری سیستماتیک و صبر و ساخت بازی پیروز شود. سرجیو کونسیسائو جنگجو است. به خشونت، روحیه و فشار شدید اعتقاد دارد. تیمش با اشتیاق آتشین بازی میکند و بر انتقال سریع و قدرت جسمانی تکیه دارد.
اختلاف اینجا کاملاً فلسفی است: ژسوس سبک کونسیسائو را تصادفی و فاقد هوش تاکتیکی میداند، در حالی که کونسیسائو سبک ژسوس را متعجرف و خستهکننده و کشتن اشتیاق بازی میبیند.
بدون دیدگاه