به قول شاعر، دست عجم خار رطب می خوره، شیره ی نخلا رو عرب می خوره!
به گزارش هفت ورزشی، علی اکبر یاغی تبار فیروزجایی، شاعر و ترانه سرای شمالی ترانه ای به نام دبی دارد که با نام مسلخ و با صدای زخمی محسن چاووشی اواخر سال 96 منتشر شد و به اعتراف تهیه کننده فیلم لاتاری، مهدویان ایده این فیلم را از روی همین ترانه برداشته است.
«دست عجم، خار رطب می خوره؛ شیره ی نخلا رو، عرب می خوره!» و «حال من از رفته و مونده بد شد؛ قالی کرمون تو دبی لگد شد» دو بخش از این ترانه بود که زمان پخش ورد زبان دوستداران چاووشی شد و حالا همین ترانه وصف حال فوتبال ایران است که پدیده هایش در دبی نقش عروسک خیمه شب بازی تفریح یک مشت شکمباره را بازی می کند!
مهدی قائدی که می توانست از یک مسیر درست به اروپا برسد و در تیم های اروپایی کیفیت سطح فنی خود را ارتقا بدهد و باعث رشد فنی و کیفی بازی تیم ملی شود، در دبی به جای تمرین، تفریح می کند و چنان غرق درآمد خود شده که راضی نیست به بازی در اروپا فکر کند.
سامان قدوس که مایه فخر فوتبال ما در انگلیس بود حالا در امارات پول روی پول و وزن روی وزن خود می گذارد و فقط چربی شکمش اضافه می شود و به موازات آن، آمادگی بدنی، خلاقیت تکنیکی و کیفیت فنی اش پایین می آید.
سردار آزمون که روزگاری گل سرسبد لژیونرهای ایرانی بود هم در دبی خوش می گذراند و اگر این چند هفته را به دلیل آسیب دیدگی اش ناحیه نارک نی، نادیده بگیریم، در طول سال با هفته ای یک جلسه تمرین هم دست کم در هر بازی یک گل می زند و یک پاس گل می دهد و این آمار برای خودش که درآمدش را بالا ببرد خوب است اما برای تیم ملی ما هیچ آورده ای ندارد.
استعدادهای ما هم که می توانستند سر از تیم های اروپایی در بیاورند، با قیمت های پایین به تیم های اماراتی می روند و فوتبال ایران روز به روز تهی تر از استعداد می شود. محمد قربانی، رضا غندی پور، محمدمهدی محبی، مرصاد سیفی، مبین دهقان، امیرحسین سام دلیری و … در امارات پول خوبی می گیرند ولی هیچ عایدی و سودی برای فوتبال ایران ندارند و مصداق بارز همان ترانه یاغی تبار هستند که سروده دست عجم، خار رطب می خوره؛ شیره ی نخلا رو عرب می خوره… مربیان فوتبال پایه در ایران این بچه ها را کشف می کنند و باعث رشد آنها می شوند اما ثمره این تلاش را تیم های عربی می برند و فوتبال شان را با این پدیده ها گرم می کنند و فوتبال ما روز به روز سردتر می شود.
دلال ها هم برای پورسانت و منفعت خودشان، این پدیده ها را به سمت دبی هل می دهند و بیچاره کادرفنی تیم ملی که با تیمی که از لژیونر اروپایی خالی شده و باید جای لژیونرهای واقعی را با بازیکنان دبی نشین پر کنند و با این بازیکنان ناآماده که هر هفته هم در تمرینات تفریحی تیم های اماراتی بیشتر از قبل، ناآماده می شوند، باید پاسخگوی توقعات مردم در جام جهانی باشند.
بدون دیدگاه