فرزند زین الدین زیدان میخواهد برای تیم الجزایر بازی کند. انتخابی که از سوی خانوادهاش مورد استقبال قرار گرفته است.
به گزارش هفت ورزشی، لوکا زیدان، دروازهبان ۲۷ ساله باشگاه گرانادا، تصمیم گرفته است برای تیم ملی الجزایر بازی کند؛ انتخابی که شادی بزرگی را برای تمام خانواده زیدان بههمراه داشته است. از پدربزرگش اسماعیل تا پدرش زینالدین، پیوند این خاندان با سرزمین نیاکانشان همواره زنده و عمیق مانده است. تیم الجزایر با حضور لوکا زیدان مقابل اوگاندا به پیروزی رسید و به جام جهانی صعود کرد. این گزارش که در ادامه می خوانید را اکیپ قبل از دو بازی با سومالی و اوگاندا نوشته بود.
۲۱ ژوئن، تنها دو روز پیش از پنجاهوسومین سالگرد تولد زینالدین زیدان، خانوادهی او چهار نسل از خود را گرد هم آوردند تا تولد اسماعیل، پدر ۹۰ سالهی اسطوره فوتبال فرانسه، را جشن بگیرند. لوکا آن زمان در تعطیلات مکزیک بود و نتوانست در مراسم حضور یابد، اما چند ماه بعد با انتخاب ملیاش زیباترین هدیه را برای پدربزرگش فرستاد. او با پذیرش تابعیت ورزشی الجزایر، از سوی ولادیمیر پتکوویچ، سرمربی تیم ملی، برای دو بازی مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ برابر سومالی و اوگاندا دعوت شد.
این دو دیدار ممکن است صعود رسمی الجزایر به جام جهانی را قطعی کند. اسماعیل و همسرش مالیکا از مارسی بازیها را تماشا خواهند کرد؛ همانطور که لوکا، نوهای که اکنون مسیر پدرانش را به سوی ریشهها بازمیگردد، پیراهن سفید و سبز را بر تن خواهد کرد.
خانواده زیدان پیوندی چندفرهنگی دارد: پدر و مادر زینالدین اهل الجزایر و همسرش ورونیک فرنانْدز از خانوادهای اسپانیاییتبارِ اهل اندلس است. چهار پسر زیدان سالها در رئال مادرید بازی کردند و نام خانوادگی مادرشان را بر پیراهن داشتند تا در آرامش رشد کنند. اکنون لوکا، تئو و الیاز هر سه در باشگاههای اندلسی، از گرانادا تا بتیس سویا، بازی میکنند؛ گویی تقدیری است برای خانوادهای که میان مارسی، مادرید و ریشههای خود در کبایلیه (منطقهی کوهستانی شمال الجزایر) تقسیم شده است.
روستای «آگمّون ن آت سلیمان» در ولایت بجایه، زادگاه اسماعیل زیدان است. او تا هجدهسالگی در خانهای سنگی و بدون برق زندگی کرد و در سپتامبر ۱۹۵۳، پابرهنه و با بلیت ارزان کشتی، راهی فرانسه شد. در کتاب زندگینامهاش *در مسیر سنگها* میگوید: «از دریا چیزی ندیدم، فقط آهن و صندلی. فقط میترسیدم کشتی غرق شود.» پس از ورود به مارسی و ناکامی در یافتن کار، به پاریس رفت و نزدیک به ده سال در آنجا ماند. در تابستان ۱۹۶۲، هنگام انتظار برای بازگشت به وطن تازهاستقلالیافتهاش، در مارسی با مالیکا آشنا شد. آن دیدار سرنوشتساز شد و خانواده زیدان در محلهی لاکاستلان مارسی شکل گرفت.
زیدان بزرگ هیچگاه پیوند خود را با سرزمین پدری از یاد نبرد. او بارها گفته است: «در فرانسه به دنیا آمدهام، اما ریشههایم آنجاست. پدر و مادرم مرا با ترکیب دو فرهنگ پرورش دادند؛ این آمیزش میان فرانسه و الجزایر زیباست و مرا غنیتر کرده است.» او در کودکی با پدرش بازی تاریخی الجزایر و آلمان غربی در جام جهانی ۱۹۸۲ را با همان شور و شوقی تماشا کرد که دیدار فرانسه و اسپانیا را؛ قلبش برای هر دو کشور میتپید.
در دسامبر ۲۰۰۶، بیست سال پس از آخرین سفرش، زیدان همراه خانوادهاش به الجزایر بازگشت. او که از زلزله مهیب بومرداس در ۲۰۰۳ عمیقاً متأثر شده بود، دیداری خیریه میان تیم فرانسه ۹۸ و المپیک مارسی ترتیب داد که ۹۳۵ هزار یورو برای کودکان یتیم و بیسرپرست جمعآوری کرد. زیدان در همان سفر، از سوی رئیسجمهور وقت، عبدالعزیز بوتفلیقه، نشان عالی «الاثیر» ــ معادل نشان ملی شایستگی ــ را دریافت کرد، اما با فروتنی گفت: «من فقط یک ورزشکارم، نه سیاستمدار.»
در سال ۲۰۱۰، زیدان و پدرش بنیاد خیریهی «Fondation Zidane» را بنیان نهادند تا پروژههای انساندوستانه را در الجزایر و فرانسه دنبال کنند. این بنیاد در دوران همهگیری کرونا نیز تجهیزات بیمارستانی و آمبولانس به مناطق محروم اهدا کرد. اسماعیل در روستای زادگاهش نیز کارهای فراوانی انجام داد: تأمین آب آشامیدنی برای خانهها، بازسازی گورستان و اهدای یک اتوبوس مدرسه به شهرداری. او اکنون در همانجا زندگی میکند؛ جایی که در سال ۲۰۱۹ پسر دومش، فرید، پس از درگذشت بر اثر سرطان، به خاک سپرده شد.
لوکا زیدان با انتخاب تیم الجزایر یاد عموی فقیدش را زنده کرد و حالا خانوادهی زیدان یکدل نخستین بازی او با «فِنِکها» (لقب تیم ملی الجزایر) را جشن گرفتند… زینالدین زیدان در گفتوگویی با اکیپ گفته بود: «من فقط میخواهم فرزندانم خوشبخت باشند. انتخاب مسیر با خودشان است، و من اگر بتوانم، برای مشورت کنارشان هستم.»
ولادیمیر پتکوویچ، سرمربی الجزایر، در مورد دعوت لوکا گفت: «او شایستگی حضور دارد. مدتهاست زیر نظرش داریم و مطمئنم میتواند کیفیت تازهای به تیم اضافه کند.» رسانههای الجزایری از او بهعنوان گزینهی اصلی دروازه یاد میکردند و حتی احتمال داشت جایگزین الکسی گندوز (مولودیه الجزایر) یا اسامه بنبوت (اتحاد الجزایر) شود که شد.
اگر چنین شود که شد، اسماعیل زیدان بار دیگر همان غروری را احساس خواهد کرد که در ۱۲ ژوئیهی ۱۹۹۸، شب قهرمانی تاریخی فرانسه، در قلبش موج میزد. او آن شب، در حالیکه نوهی دوماههاش لوکا را در آغوش داشت، در حیاط خانهاش در مارسی به آرامی نجوا کرده بود: «آه، پدرت… پدرت!» اکنون، ۲۷ سال بعد، همان کودک مسیر تازهای را آغاز کرده است؛ مسیری که شاید تاریخ را تکرار کند، اینبار با رنگ سبز و سفید پرچم الجزایر.
بدون دیدگاه